پرسش و پاسخ

درمان قطعی وسواس فکری

لطفا هرگونه سوالی در مورد درمان قطعی وسواس فکری – اجبار ، درمان قطعی اضطراب و استرس، درمان قطعی فوبیا را در این قسمت مطرح کنید.

تمامی سوالات شما در اولین فرصت ممکن خوانده و سپس پاسخ داده خواهد شد.

 

برای رزرو نوبت حضوری کلیک کنید

رزرو نوبت

‫1,007 سوال

  1. سلام دکتر سپاس از شما
    خانمی هستم ۵۰ ساله .حدود ۲ سال هست که شب ها به وقت خوابیدن با وجود تمایل شدید به خواب به محض این که دراز میکشم و آماده برای خواب دچار طپش قلب میشم مغزم داغ میشه .متوجه گرما و جریان خون قسمت بالاتنه و به خصوص سر میشم و در پاهایم احساس ضعف میکنم

    و این تا حدود نیمه شب ادامه پیدا میکنه و نمیتونم خواب عمیق داشته باشم ..بارها به دکتر های متفاوت مراجعه کردم ولی دریغ .کمکم کنید لطفااااااا

    1. تارای عزیز سلام
      شرایط شما نیاز به بررسی تخصصی از طریق مصاحبه های بالینی و تست های روانشناسی معتبر داره تا مشکل شما بصورت ریشه ای شناسایی و پروتکل درمانی مناسب براتون تدوین بشه.
      بطور کلی مشکل شما اضطرابی هست ولی اینکه چه چیز یا چیزهایی باعث این اضطراب شما شده است نیاز به بررسی بیشتر داره.

  2. سلام آقای دکتر من از دوران نوجوانی مبتلا به وسواس فکری شدم طوری که هر بار کتاب درسی رو میخوندم حتی مطالب غیر ضروری رو هم چندین بار تکرار میکردم یا اگر کلمه ایی رو اشتباه مینوشتم مجبور میشدم کاغذ رو پاره کنم یا پیش بچه هایی که درس ضعیفتری داشتن نمینشستم خیلی اذیت کننده نبود تا زمانی که به سن سی سالگی رسیدم و دچار وسواس خرافی شدم از مدل های مختلف اگر کسی همسرش فوت شده باشه یا بیمار باشه وارد ذهنم میشن و اگر من صبح که از خواب بیدار میشم اون شخص وارد ذهن من شده باشه هیچ کاریی انجام نمیدم اون فکر ساعته و روزها با منه وقتی وارد ذهنم میشه به قدری میترسم که دچار وحشت میشم تازگی خواهرم باردار شده و وقتی در مورد بچه اش حرف میزنم اون شخص که نسبت بهش دچار وسواس شدم وارد ذهن من میشه و من میترسم مبادا فکر اون شخص زمانی که دارم در مورد بچه صحبت میکنم دچار بد شانسی و اتفاق بد در مورد خواهرم و بچه بشه و دچار افسردگی شدید شدم طوری که میگم خدا کنه خواهرم بچه اش بیفته و به قدری گریه میکنم که چرا این فکر وارد ذهن من شده در حالی قبلا این افکار در مورد خودم حمله میکرد نه در مورد دیگران به شدت افسرده شدم میترسم بعضی از قسمت های خونه نمیشینم حالا هم میگه این فکر که این خانم توی ذهنت هست نباید آخری باشه تا بتونی درمان کنی دارم دیونه میشم مدام توی ذهنم حرفای بد و افکار منفی میگه میترسم برای خودم و عزیزانم اتفاق بدی بیفته

    1. ندای عزیز سلام

      متاسفانه باور اشتباهی وجود داره که افراد نسبت به درمان وسواس خودشون بی تفاوت هستن یا فکر میکنن به مرور زمان خوب میشن در حالی که وسواس اگر بدرستی درمان نشه کم کم گسترده تر میشه و جنبه های مختلف زندگی فرد و حتی اطرافیانش رو تحت تاثیر قرار میده و زندگی رو مختل میکنه.
      لازم هست حتما نسبت به درمان وسواستان نزد یک روانشناس بالینی مراجعه کنید و خواهید دید چطور با درمان وسواستان زندگی بدون اضطرابی را تجربه خواهید کرد.

    1. زینب عزیز سلام
      در مورد سوال شما ابتدا باید بررسی کرد تا ریشه وسواس شما مشخص شود و اگر از اضطرابتان بود اکثر داروهای ضد اضطراب می توانند مفید باشد هرچند توصیه اول ما درمان وسواس بدون مصرف دارو هست تا هم بصورت ریشه ای مشکل شما برطرف شود و هم از عوارض جانبی آن مصون بمانید

      1. سلام خسته نباشید چند وقته همش با خودم حرف میزنم…تو فکرم با چند نفر که باعث ناراحتی تو زندگیم شدن همش دعوا میکنم…دلم میخواد همش گریه کنم…بنظرتون شروع کنم به مصرف آسنترا

        1. مریم عزیز سلام

          به هیچ عنوان مصرف خودسرانه یا حتی قطع مصرف دارو بدون بررسی روانپزشک را انجام ندهید.
          در مورد مشکلتان هم دارو درمانی را در اولویت اخر قرار دهید. لازم است ابتدا زیر نظر یک روانشناس بالینی ارزیابی شوید تا مشخص شود که چه چیز باعث اضطراب و حال بد شما شده و اگر روانشناستان تشخیص داد که در کنار روان درمانی نیاز به دارو درمانی هم می باشد می توانید برای تهیه دارو نزد روانپزشک مراجعه کنین.

    1. یاسی عزیز سلام

      به تمام سوالات شما حتما پاسخ داده خواهد شد هر چند ممکن است به علت مشغله و حضور مراجعان زیاد فرصت کافی برای رسیدگی به سوالات سایت نباشد و با تاخیر این کار صورت بگیرد.
      در هر صورت از اینکه با صبر خود به ما کمک می کنید سپاس گذاریم.

  3. ببخشید این مورد راهم میخواهم بگویم.
    حتی این وسواس هم گاهی سراغم می آید
    که به سایتی که سوال در آن می پرسم
    اعتماد نکنم وفکرکنم دروغ به من گفته
    می شود. شما فکر کنید چقدر می تواند زجر آور باشد که هم برای حل مشکل خود به یک سایت مراجعه کنید هم به جوابی که به شما می دهند اعتماد نکنید و خیالتان راحت نشود.

  4. سلام وقت شما بخیر.
    من چندوقت پیش، پیش یک خانم ازطریق فضای مجازی فال گرفتم. ایشان به من گفتند که شوهرم بایکی درارتباطه. پس یعنی داره به من خیانت میکنه. این حرف ایشان خیلی حال مرا به هم ریخت.
    درباره ساعت جفت وساعت معکوس که فکرکنم
    به آن ساعت برعکس هم می گویند در یک سایت
    می خواندم که دیدم برای ساعت۱۰:۰۱ نوشته همسر شما خیانت می کند.
    این ساعت برای من شده مثل یک کابوس.
    از دیدن آن خیلی استرس دارم.
    واقعا از فکرکردن خسته شده ام. در نوشتن متن ازطریق گوشی وسواس دارم. در صحبت کردن وسواس دارم. یعنی وسواس در من وجود داشت وبعد اینکه آن خانم فالگیر برای من فال گرفت وگفت شوهرم بایکی درارتباطه. پس یعنی داره به من خیانت میکنه. بعد گرفتن این فال، وسواس من خیلی شدید شده است.
    چکار کنم از شر وسواس راحت بشم؟
    من شوهرم را دوست دارم. زندگی ام را دوست دارم. اما بعد ازاین فال که آن خانم فالگیر برای من گرفت کلا زندگیم به هم ریخته است. به این ساعت۱۰:۰۱هم خیلی حساس هستم وازاین ساعت میترسم.
    وسواس در زمینه های مختلف را تجربه کرده ام.
    وسواس نجس بودن، وسواس اشتباه بودن نماز، و وسواس در خیلی زمینه ها.
    میشد هرجور که شده وسواس به هرچیزی را تحمل کرد اما واقعا وسواسی که بعد ازگرفتن آن فال و وسواس به ساعت ۱۰:۰۱دقیقه در من به وجود آمده واقعا زجر آور است. کاش بشود تصادف کنم حافظه ام را از دست بدهم و دوباره زندگی را شروع کنم.
    یعنی فکرکنم اینطور باید بگویم که من قبل گرفتن فال هم وسواس داشتم. اما بعد گرفتن فال پیش آن خانم فالگیر، وسواس من خیلی شدیدتر شده است. می‌خواهم یک متن را در گوشی بنویسم خدانکند یک اشتباه تایپی داشته باشم وگرنه دیوانه میشوم. البته به نظرم حساسیت من به نوشتن وقتی پیش می آید که درباره یک موضوع حساس باشم وبخاطرش استرس داشته باشم. یا فکرمیکنم فلان کلمه را باید فلان مدل می نوشتم یا به جای فلان کلمه باید کلمه دیگر می نوشتم یا فلان قسمت از متن باید فلان علامت نگارشی را می نوشتم یا کلمه ها به هم خیلی نزدیک هستند وباید ازهم فاصله داشته باشند یا نکندفاصله
    کلمه ها ازهم زیاد باشد وباید به هم نزدیک باشند وهرچیزی که درنوشتن متن درگوشی به آن حساس باشم و واقعا این ها برایم زجر آور است. در صحبت کردن هم دچار وسواس شده ام. اینطور پیش برود باید کلا سکوت کنم و لال شوم.
    سوال من از شما این است که آیا فال حقیقت دارد؟ حالا هرنوع از فال که باشد؟ و به هرطریق که گرفته شود چه ازطریق فضای مجازی چه ازطریق حضوری؟
    وچه از طریق موکل، چه ازطریق جن، وچه ازهرطریق دیگر؟
    و فال هایی که به صورت رایگان درفضای مجازی هستند
    وآن هارا میخوانیم حقیقت دارند؟ حالا هرنوع از فال رایگان که درفضای مجازی است؟
    و سوال دیگر من از شما این است که آیا ساعات جفت، وساعات برعکس که فکرکنم ساعت معکوس هم به آن می گویند، وساعات آیینه ای وامثال دیگر ساعت که برای آن ها توضیح گفته شده واقعیت دارند؟
    که گفتم دریک سایت دیدم برای ساعت ۱۰:۰۱
    نوشته بود همسرشما خیانت می کند.
    خواهش میکنم به من کمک کنید من نجات
    پیدا کنم وبه زندگی عادی برگردم.
    کاش میشد مغزم را دربیارم ودیگر نتوانم فکرکنم.

    1. یاسی عزیز سلام

      با توجه به تمام مواردی که گفتید شما دچار وسواس شدید هستید و احتمالا بجز این موردی که اشاره کردید چیزهای زیادی هستن که باعث آزار شما میشن.
      چک کردن، تکرار، سشتشوی افراطی، شک و تردید و بد گمانی همه جزو اختلال وسواس هستند.
      خود وسواس از اضطراب ناشی میشه یعنی شما اغلب مواقع دچار اضطراب هستید و زمانی که اضطرابتان زیاد می شود این کارها را برای آرامش ذهنتان انجام میدهید.
      مورد شما قابل درمان هست و حتی می شود تمام این افکار را بطور کامل از ذهن شما پاک کرد.
      برای مشاوره و اطلاع بیشتر با شماره های داخل ساید تماس بگیرید.

  5. سلام دکتر من توی سن سیزده چهارده سالگی وسواس عملی داشتم مدام همه چی رو میشستم دستو پامو بعد خود به خود خوب شد الان احساس میکنم دچار وسواس فکری شدید شدم من سه ساله نامزد کردم
    حدودا دوهفته ای میشه یه افکاری اومدع به ذهنم که اگه اول من عاشق همسرم میشدم دیوانه وار و بعد ایشون عاشقم میشد اون عشق بهترین والا ترینش بود و الان که شروع کننده پیشنهاد دهنده من نبودم اون عشق به سر حد بالا نرسیده و اینم بگم که شوهرم رو خیلی دوست دارم و حتی قبل طرح پیشنهاد از جانب همسرم دوست داشتم که همسرم منو دوست داشته باشن روزی هزار بار دارم این جواب رو به خودم میدم که از کجا معلوم اگر تو به همسرت ابراز میکردی ایشونم از تو خوشش میومد ۹۰درصد مواقع اقایون پیشنهاد دهنده هستن خانوما پیشنهاد شونده و اکثرا اگر بع اقایون ابراز کنی در اینده ممکنه خیلی مشکلات پیش بیاد براشون
    حتی من میدونم علت این فکرام اینه که من از بچگی یه خواهر دوقولو داشتم که کانون توجه همه بود از پدر مادر گرفته تا فامیل مدرسه و هیچ کس منو دوست نداشت و نداره و من به همه یک طرفه و بی حد عشق و علاقه دادم به خاطر همین الانم که همسرم بع من ابراز علاقه کردن اول احساس میکنم من شایستگی دوست داشته شدن ندارم و مثل همیشه من اول باید کسی رو دوست داشتع باشم که معنا والا واقعی داشته باشه
    و الان اون معنا رو نداره من ۲۳سالمه خانوم هستم خواهشا کمک کنید

    1. ساحل عزیز سلام

      در ابتدا باید عرض کنم چیزی به عنوان وسواس عملی نداریم. وسواس دروافع افکار و تصاویر ذهنی ما هستن و زمانی که این افکار ما را به انجام کارهایی مجبور میکنن به آن وسواس فکری – اجبار یا همان فکری – عملی می گوییم.
      مورد بعدی اینکه وسواس به خودی خود درمان نمیشود. ممکن است مدتی آثارش فروکش کند ولی یا مجدد برمیگرده یا در قابل شکل و نوع دیگری از وسواس ظاهر میشه.

      در مورد مشکل شما باید گفت تمام اینها افکار ذهنی شماست و فارغ از اینکه آیا اصلا درست می باشد یا خیر، باعث شده آرامش فکری شما بهم بریزه و قطعا اگر تا به حال در روابط بین فردی شما مشکلی به وجود نیاورده باشه، اگر درمان نشود و شدت وسواستون بیشتر بشه میتونه تو روابط بین شما با همسرتون یا حتی سایر اطرافیان هم تاثیر بذاره یا مشکلات فردی دیگه ای براتون به وجود بیاره.

      این وسواس شما از عوامل اضطراب زایی که در شماست ناشی میشه و احتمالا مربوط به مسائلی که در زندگی و کودکی تجربه کردید است. صبیعتا با خنثی کردن اثر مواردی که شما را مضطرب میکنه میشه وسواس شما را بهبود داد.

      برای اطلاعات بیشتر میتونین با شماره های داخل سایت تماس بگیرید

  6. سلام وقت بخیر آقا دکتر
    چند سالی هست من از آب ترس دارم طوری که نمیتونم حموم کنم و سرمو بشورم آب و کف رو سرم باشه احساس تنگی نفس و خفگی میکنم. و حدود یکسال هم دچار ترس یا فوبیا از بلع آب شدم احساس میکنم وقتی آب رو قورت میدم دچار خفگی میشم.
    واقعا دیگه به آخر رسیدم کلافه شدم امیدوارم کمکم کنید و راه حل یا اگر دارویی چیزی هست بهم پیشنهاد کنید.

    در ضمن آقا دکتر ترس از آب که نمیتونم سرمو بشورم و اگر کف ببینم تنگی نفس میشم مدت ۲۰ سال دچار شدم و هرگز به دکتر مراجعه نکردم. وقتی حموم میکنم جداگانه اول بدن بعد از شیر پایینی سرمو میشورم اونم با استرس و ترس شدید که دچار تنگی نفس نشم ولی باز میشم. حالت خیلی بدیه

    این ترس یا فوبیا یا هر چی باعث شده کلا به همه چیز فکر کنم و در نهایت به فوبیای جدیدی وارد بشم و اینگونه استرس که در من بوجود اومده دچار ریزش مو شدم حتی باعث دلسرد شدنم در همه زمینه ها شده طوری که یکجور تنبلی و بی حوصلگی در من بوجود اومده.

    سن ۳۳ سال
    جنسیت : مذکر
    متاهل

    1. محسن عزیز سلام
      با توجه به آنچه تعریف کردید و اینکه ۲۰ سال از زندگیتان را اینگونه سپری کردید آیا واقعا زمان آن نرسیده تا نزد یه روانشناس بالینی مراجعه کنین و از وی برای درمان کمک بگیرید؟
      با توجه به اینکه مدت زمان زیادی با این مشکل زندگی کردید احتمالا نیاز به مصرف دارو در کنار روان درمانی خواهید داشت ولی قبل از هر چیزی لازم هست با انجام تست معتبر و مصاحبه بالینی وضعیت شما بطور کامل ارزیابی شود تا پروتکل درمانی مناسبتان تدوین گردد.

  7. سلام خسته نباشید من وسواس فکری وعملی دارم بیشتردرموردنجاست اما مدتی ی افکاری بذتنم میاد ک منو ازار میده مثلا فکرمیکنم نکنه قبلا با کسی رابطه داشتم والان یادم نیس یا وقتی با کسی صحبت میکنم بعدا حرفاشومرورمیکنم ومیگم نکنه دررابطه با همسرم چیزی گفته ک ن یادم رفته و اگه حرفاش یادم نیاد ب ی بهونه ای زنگ میزنم وازش میپرسم لطفا دراین رابطه منو راهنمایی کنیدممنون

    1. زهرای عزیز سلام
      این افکار آزار دهنده ای که به ذهنتون میاد همون وسواس شماست و تلفن زدنتون نیز بخش عملی و اجبارگونه وسواس هست.
      حتما و حتما لازم هست فرد دچار وسواس برای درمان اقدام کند چون وسواس نه تنها به خودی خود از بین نمی رود بلکه به اشکال مختلف گسترش پیدا میکنه و جنبه های بیشتری از زندگی شما و اطرافیانتون تحت تاثیر قرار میده.
      درمان وسواس در مراحل ابتدایی بسیار ساده و سریع تر امکان پذیر هست ولی متاسفانه اغلب افراد با نادیده گرفتن اون تنها زمانی که زندگی شخصی و روابط فردی اونها با اطرافیانشون دچار آسیب جدی شده سراغ درمان می آیند.

  8. سلام اقای دکتر وقتتون بخیر
    من دختر ۳۰ساله و‌مجرد هستم که از سن ۱۶ سالگی عادت بد خودارضایی دارم الزبته خیلی کمتر شده و با کنترل کردن خودم فقط محدود شده به یک الی دو روز قبل از شروع قاعدگیم، ولی همین مقدار هم بسیار در عزت نفس و اراده ی من تاثیر گذاشته و کاملا احساسم رو نسبت به خودم خیلی بد و نفرت انگیز کرده طوری که از خجالت توی اینه بخودم نگاه نمیکنم
    بارها قول دادم به خودم که اینطور مواقع بیشتر مقاومت کنم و حواسم باشه ولی واقعا اراده م کمه و درنهایت تسلیم میشم
    ایا راهی هست برای ترک کامل این موضوع؟؟
    خانم دکتری به من پیشنهاد مصرف اسنترا و لاموتریژین رو دادن ولی با توجه به عوارض این دارو ترجیح میدم از درمانهای جایگزین استفاده کنم.
    ممنون میشم راهنماییم بفرمایید.

  9. سلام اقای دکتر وقتتون بخیر
    من دختر ۳۰ساله و‌مجرد هستم که از سن ۱۶ سالگی عادت بد خودارضایی دارم الزبته خیلی کمتر شده و با کنترل کردن خودم فقط محدود شده به یک الی دو روز قبل از شروع قاعدگیم، ولی همین مقدار هم بسیار در عزت نفس و اراده ی من تاثیر گذاشته و کاملا احساسم رو نسبت به خودم خیلی بد و نفرت انگیز کرده طوری که از خجالت توی اینه بخودم نگاه نمیکنم
    بارها قول دادم به خودم که اینطور مواقع بیشتر مقاومت کنم و حواسم باشه ولی واقعا اراده م کمه و درنهایت تسلیم میشم
    ایا راهی هست برای ترک کامل این موضوع؟؟
    خانم دکتری به من پیشنهاد مصرف اسنترا و لاموتریژین رو دادن ولی با توجه به عوارض این دارو ترجیح میدم از درمانهای جایگزین استفاده کنم.
    ممنون میشم راهنماییم بفرمایید.

    1. سهره عزیز سلام

      قطعا روانپزشک شما از عوارض جانبی داروها بیشتر از هر کسی آگاه هست و اگر دارویی تجویز کرده با علم و آگاهی بوده.
      اگر دنبال روان درمانی هستید میتونین با بنده در تماس باشید.

  10. سلام اقای دکتر من ۱۸ سالمه و میخام برای کنکور درس بخونم ولی نمیتونم هرروز تصمیم میگیرم ک شروغ کنم به درس خوندن ولی به عقب میندازم و میگم ختما از فردا شروع میکنم هروز تمام مسیج ها و عکس های گوشیمو حذف میکنم در حالی ک نمیدونم دلیلش چیه حتی وقتی درس میخونم حس بدی میگیرم و دوباره میشینم اون مطلبو بار ها میخونم واقعا نمیدونم چکار کنم ساعتی ک میخام کاری انجام بدم باید ساعت رند باشه من هرروز استرس دارم در حالی که اتفاق بدی برام نمیوفته بعضی وقتا ک میخام بخوابم همش ب خودکشی فکر میکنم الان ۲ ساله ک این افکار را دارم ولی افکار خودکشی را از کلاس دوم دارم

    1. ماریای عزیز سلام
      کنکور و نتیجه اون برای شما نیز مثل اکثر همن سن و سالهای خودتون اضطراب آور هست. این اضطراب تا حدی که کمک کنه شما انگیزه کافی برای درس خوندن داشته باشین مشکلی ایجاد نمیکنه ولی اضطراب بیش از حد در اکثر مواقع با وسواس های فکری شدید همراه میشه
      کمالگرایی شما هم به همین علت می باشد و باعث شده چون انتظار دارید کارها به بهترین نحوه انجام و نتیجه مورد نظرتون حاصل بشه بنابراین از ترس شکست مدام کارها را عقب میندازین و یا موضوعات دیگه رو بهانه ای برای انجام ندادن کارها لحاظ میکنین.
      با درمان وسواس بسیاری از مشکلات شما برطرف میشه و خواهید دید چطور با تمرکز بسیار زیاد میتونین درس بخونین و با یک یا دو دور مطالعه مطالب بخوبی به حافظه سپرده میشه

      1. سلام جناب دکتر
        من بیمار مضطرب و تری از تنهایی هستن
        بچه هایم مهاجرت کردن و در حال اقدام به رفتن اونها که حرفش رو می زنن به حالی می رسم که وصف نشدنیه
        اظطراب
        دلهره گر گرفته
        یک لحطه می خواهم همه رو ببینم و از حال همه نزدیکانم باخبر بشن
        خیلی حال بدیه
        آسنترا می خورم فشار خونزال هم دارم
        و حال بدی کا داغونم می کنه

        1. منیر عزیز سلام

          متاسفانه اغلب مردم دچار این اشتباه بزرگ میشن که اضطراب مشکلی هست که خود به خود برطرف میشه یا اگه به موضوع خاصی فکر نکنیم یا از کار خاصی اجتناب کنیم، این اضطراب برطرف میشه و در نهایت هم با خوردن چند قرص سعی میکنن اصل موضوع رو نادیده بگیرن.

          اما در حقیقت اضطراب مشکلی هست که در صورت کم توجهی به درمانش نه تنها بهتر نمیشه بلکه با شدت گرفتن باعث بروز اختلال ها و مشکلات دیگری هم میشه که هم زندگی خود فرد و اطرافیانش تحت تاثیر قرار میده و هم پروسه درمان پیچیده تر میکنه. بنابراین لازم هست حتما برای درمان و قبل از اینکه دارو مصرف کنین زیر نظر یک روانشناس بالینی ابتدا وضعیت شما ارزیابی شود.

  11. سلام جناب دکتر بنده چند ماهی وسواس فکری داشتم و مطلبی خوندم که وسواس منحر به اسکیزوفرنی میشه بعد از اون ترس منو ورداشت که قراره اسکیزوفرنی بگیرم ، رفتم گوگل دربارش سرچ کردم دیدگاه چند نفرو خوندم، یکی گفته بود من چیزی که اتفاق نیوفتاده رو دیدم و به بقیه گفتم بقیه باور نکردن، همون لحظه به ذهنم خطور کرد که مثلا اگه منم یه خواهر دیگه داشته باشم و به خانوادم بگم که من این خواهرو دارم و اونا باور نکنن منم مبتلا به اسکیزوفرنی میشم و واویلا! الان چند شبه که فک میکنم نکنه من واقعا یه خواهر دیگه دارم و دارم نابود میشم از این فکر هر وقت میاد سراغم استرس میگیرم و نمیتونم این فکرمو کنترل کنم! شک میکنم که این خواهرو دارم یا نه و به خودمم میگم که ندارم ولی میگم نکنه باشه … خلاصه خیلی تو اضطراب شدیدم ممنون میشم راهنماییم کنید.

    1. سلام
      این مورد شما بطور خلاصه وسواس فکری هست و درمان آن کلید رهایی از شرایط فعلی می باشد.
      وسواس افکار و تصاویر مزاحم و ناخواسته ای هست که در ذهن شکل میگیره و درمان قطعی و موثری هم داره و به ندرت تنها با کوتاهی خود فرد در درمان وسواسش بسیار شدید شده و مشکلات دیگری برایش پدید می آید اما در موردی که اشاره کردید جای نگرانی ندارد و فقط کافیست درمان را شروع و جدی بگیرید.

      برای اطلاع از شرایط و مشاوره درمانی با شماره های داخل ساید تماس بگیرید

  12. سلام اقای دکتر از دیشب یع فکری اومد به سرم که توخونه یه آجی دیگه هم دارم با اینکه ندارم و از این فکر به شدت ترسیدم که نکنه من توهم زدم قبلا وسواس فکری داشتم ، این بیماری میتونه وسواس فکری باشه؟

    1. سلام
      وسواس همون افکار و تصاویر ناخواسته، مزاحم و تکراری هستن که در ذهن ما شکل میگیره که بهش وسواس فکری میگیم و اگه منجر به انجام عملی از روی اجبار بشه میگیم وسواس فکری – عملی.
      اینکه خودتون میگید یه فکر هست که تو ذهنتون دارین و نه اینکه کسی رو بصورت واقعی ببینین یعنی دچار توهم نشدین بلکه وسواس فکری میتونه باشه که باید حتما درمان بشه

      1. ایا امکان اینکه وسواس تبدیل به توهم یا اسکیزوفرنی بشه هست ؟ ممکنه که من خودم و موقعیتمو تشخیص ندم؟؟؟

      2. سلام آقای دکتر من دو روز پیش با ماشین در حال حرکت بودم از جایی که شلوغ بود رد شدم نمیدونم ماشینم به یه آقایی خورد یا نه خودم حس نکردم گفتم در نهایت شاید آینه به دستش خورده از آینه جلو که نگاه کردم ایستاده بود و پاهاش رو میمالوند بعد ماشین رو جلو خونه گذاشتم و رفتم ببینم اتفاقی افتاده یا نه دیدم که نیستن حتی بعد اون شوهرمو فرستادم و کسی نبود و باز فرداش رفتم از مغازه دار اونجا سوال کردم گفتن نبودن من به شدت دارم خودخوری میکنم و افکار منفی دارم و حتی به اینکه اون فرد مرده هم فکر کردم همسرم میگه ما جای کوچیکی زندگی میکنیم و اگر اتفاقی بیفته حرفشو میزند اما من آروم ندارم و همش بهش فکر میکنم واقعا این فکر خستم کرده

        1. مزده عزیز سلام

          موضوعی که مطرح کردید همان وسواس فکری هست. افکار ناخواسته و مزاحمی که باعث اختلال در زندگی شما می شود.
          شاید زمانی این موضوع را فراموش کنید یا دیگه براتون حساسیت زا نباشه ولی به معنی درمان وسواس نیست و احتمالا به شکل دیگری برمیگرده و بازم شما رو آزار میده.
          بنابراین لازم هست تا حتما زیر نظر یک روانشناس بالینی به درمان وسواس خودتون اقدام کنید.

    2. سلام جناب دکتر
      من بیمار مضطرب و تری از تنهایی هستن
      بچه هایم مهاجرت کردن و در حال اقدام به رفتن اونها که حرفش رو می زنن به حالی می رسم که وصف نشدنیه
      اظطراب
      دلهره گر گرفته
      یک لحطه می خواهم همه رو ببینم و از حال همه نزدیکانم باخبر بشن
      خیلی حال بدیه
      آسنترا می خورم فشار خونزال هم دارم
      و حال بدی کا داغونم می کنه

  13. سلام آقای دکتر خسته نباشید،ببخشید یه سوال خیلی خیلی مهم دارم که داره زندگیمو نابود می‌کنه و اونم اینه که آیا باید برای درمان وسواس فکری(ocd)باید آدم خیلی شجاع باشه که بتونه با وسواسش مبارزه کنه و اینکه اون ترسا چی هستن؟و اینکه من پیش یه روانشناس هم رفتم و گفت که تو چون نمیتونستی حقتو بگیری و از خودت دفاع نمی کردی اینطوری شدی و ریشه اش همینه.و اگه این حرف درست باشه من زندگیم نابوده دیگه چون نمیتونم زیاد حق خودم رو بگیرم.به نظرتون باید چیکار کنم؟ممنون میشم جواب بدین

    1. حسین عزیز سلام
      همین سوالات بیشماری که تو این چند خط بیان کردین نشونه شدت وسواس شماست. لزومی نداره به این سوالات شما پاسخ داده بشه چون این سوالات یه دام هست.
      پاسخ به این سوالات نه تنها از اضطراب و وسواس شما کم نمیکنه بلکه هر پاسخ، چندین سوال جدید براتون به وجود میاره و اینطوری چرخه وسواس فکری شما ادامه پیدا میکنه.
      تنها چیزی که میتونم بهتون بگم اینه که اگه دچار وسواس فکری هستین برای درمان اقدام کنین. حالا اینکه دلیلش چی بوده یا از چه روشی میشه درمان کرد میشه همون دامی که گفتم و نباید این سوالات داشته باشین و فقط دنبال درمان باشین و همین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا