پرسش و پاسخ

درمان قطعی وسواس فکری

لطفا هرگونه سوالی در مورد درمان قطعی وسواس فکری – اجبار ، درمان قطعی اضطراب و استرس، درمان قطعی فوبیا را در این قسمت مطرح کنید.

تمامی سوالات شما در اولین فرصت ممکن خوانده و سپس پاسخ داده خواهد شد.

 

برای رزرو نوبت حضوری کلیک کنید

رزرو نوبت

‫1,007 سوال

  1. سلام
    هرگز درمان قطعی برای وسواس وجود ندارد لطفا عنوان قطعی رو از عبارت درمان حذف کنید برای درمان من که اصلا موفق نبودید و نهایت منو ارجاع دادید به روانپزشک و رها کردید
    عنوان درمان قطعی فقط شعاره
    من نه تنها خوب نشدم که عوارض دارو بدترم کرد

    1. الهام عزیز سلام
      وسواس زمینه های مختلفی داره و یک یاز اونها مربوط به فیزیولوژی بدن و کمبود هورمون سروتونین در بدن هست.
      گاهی در برخی افراد لازم هست تا به مدت چند ماه داروهای مناسبی مصرف کنند که این کمبود در بدن اونها جبران بشه و سپس برای روان درمانی آماده بشن.
      ارجاع به روانپزشک برای مصرف دارو یکی از مراحل درمانی شما می باشد.
      اگر مصرف داروی خاصی باعث بروز عوارضی در شما شده باید بلافاصله به روانپزشک اطلاع بدید تا داروی دیگری جایگزین کنه که عوارض کمتری در شما ایجاد کند.
      به هر صورت پیگیری درمان از جانب شما اولین شرط درمانی هست اما با این حال در صورت بروز هر مشکلی حتما با کلینیک تماس بگیرید تا مشکل شما را با جدیت پیگیری نمایم
      سپاس

  2. سلام اقای دکتر،من دختر ۲۱ ساله هستم ،دکتر من جدیدا خیلی ب دوستم و برادرش فکر میکنم،و این توهم رو در من ب وجود اورده ک نکنه من علاقه مند شده باشم بهش یا نکنه بشم! خیلی میترسم این افکار حالمو بد میکنه تپش قلب میگیرم و حالت تهوع و میخوام گریه کنم چون خودم توی رابطم و یه رابطه ی فوق العاده دارم و این افکار ب من حس بد و اضطراب و عذاب وجدان میدن و حتی نمیتونم کنترلشون کنم ،اصلا مسخرست این افکار چون این اقا همسن برادر من هستن و مثل برادر من هستن‌و‌من کوچیک ترین حسی ب ایشون نداشتم و ندارم ،یه روز مامانم گفت فلانی این کارهارو ک میکنه نکنه دوست داره و این حرفا،از اون روز منم این افکار و توهم ها افتاد ب جونم و میترسم، حتی دوست ندارم دیگه دوستم و خانوادشون رو ببینم تورو خدا کمکم کنید اذیت میشم،اسم هرکدوم از اعضای خانوادشون ک میاد اضطراب میگیرم حالم بد میشه ،یه تایمایی بیشتر میشه این افکار مثلا زمانی که امتحان دارم یا موقع درس خوندن و بیشتر اذیتم میکنن و اصلا تمرکز ندارم و یه تایمایی کمتر میشن ،چکار کنم من خیلی رابطم و طرف مقابلم رو دوس دارم میترسم از خودم و افکارم توروخدا بگید ک من کوچیک ترین حسی ب اون اقا ندارم نیاز دارم که کسی تاییدم کنه که من هیچ حسی ندارم بهشون

    1. سلام سارای عزیز

      این موارد احتمالا ناشی از اختلال وسواس فکری شماست. شک، بدبینی، افکار مزاحم و ناخواسته همگی اثار وسواس فکری می باشند.
      لازم هست تا ابتدا وضعیت شما بطور کامل ارزیابی شود تا پروتکل درمانی مناسب برایتان بازگو گردد.

      1. اقای دکتر ممنون از پاسخگوییتون ولی حتی همین الان که گفتین احتمالا وسواسه هم ترسیدم،یعنی به شدت از اینکه افکارم واقعی باشن میترسم چون من نمیخوامشون و اصلا باعث شدن بدم بیاد از اون اقا و حتی ارتباطمو قطع کنم با دوستم

        1. عملکرد وسواس بطور کلی به همین شکل هست.
          لازم هست برای وسواس حتما درمان بالینی صورت بگیره چون افکار وسواسی به سرعت گسترش پیدا میکنه و رفته رفته جنبه های مختلف زندگی شما رو درگیر میکنه.
          فرار کردن از وسواس راه حل مناسبی نیست

  3. سلام خدمت اقای دکتر اسماعیلی
    من پسری ۲۰ ساله هستم حدود ده دوازه سال است
    که دچار وسواس فکری هستم
    وحدود یک سال پیش یک بار ماریجونا استفاده کردم
    و حالت ترس شدید گرفتم ضربان قلبم تند شد و ی حالت مثل گرد باد تو بدنم رخ داد از اون روز احساس میکنم حالت وسواسیم شدید تر شده و بعضی اوقات فکر میکنم دارم دیونه میشم و از زندگی سیر میشم پیش دکتر رفتم
    داروی فلوکسیتین تجویز کرد ک باعث خمیازه کشیدن و سردردم شد

    1. رضا عزیز سلام
      وسواس قابل درمان هست ولی از راه درست و زیر نظر یک روانشناس بالینی.
      این نکته باید در نظر داشت که مصرف دارو تنها بصورت موقت از شدت وسواس شما کم میکنه و درست مانند یک داروی مسکن می باشد که اثر درد کاهش میده ولی درمانی صورت نمیگیره.
      برای درمان درست و اصولی وسواس خودتون حتما تماس بگیرید.

  4. سلام آقای دکتر
    من توبچگی …موقع خاب یهو ب نفس کشیدنم فک کردم یهو استرس و ترس بیش ازحد دچار شدم..الن چن مدت با دهن نفس میکشم خیلی سخته انگار نمیتونم هوا رو بدم داخل همش ب نفس کشیدنم فک میکنم خیلی سخته شده برام زندگی ..اصن نمیتونم فکرمو ازنفس کشیدنم در بیارم احساس میکنم میمیرم همش خفه میشمم

    1. کامبیز عزیز سلام
      شما به احتمال زیاد دچار وسواس فکری عملی شدید هستین. برای اطلاعات بیشتر در مورد روند درمان حتما با ما تماس بگیرین.

  5. سلام آقای دکتور
    من ۴۷ سال عمرم است و فوبیای هواپیما دارم. بسیاری از سفر های ضروری ام را بخاطر ترس از پرواز از دست داده ام
    زیاد مرا انگام پرواز، تکان خوردن هواپیما، صدا ها می ترساند و مدام باید داخل هواپیما راه بروم. جز آب دیگه هیچ چیزی را میل ندارم و گوشهایم را باید با موزیک بلند بسته نگهدارم تا هیچ صدای غیر از موزیک را نشنوم
    تا یک ماه دیگر یک سفر هوایی دارم و از همین حالا شب و روز در فکر و ترس هستم.
    خود در دانمارک زندگی می کنم اگر امکان دارد مرا راهنمایی کنید.
    تشکر
    با احترام فهیم

    1. فهیم عزیز سلام
      فوبیا و ترس از پرواز و هواپیما بطور کلی قابل درمان هستن و در مورد شما که در خارج از کشور هستید کافیه با شماره های پذیرش تماس بگیرید تا راهنمایی های لازم با شما صورت بگیره.

  6. سلام آقای دکتر
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    ببخشید من یه ترس هایی دارم که خودمم دقیق نمیدونم اسمشون چیه و الان چهار پنج ساله که گرفتارشونم و وقعا زندگی رو برام زهر کردن.
    من از نگاه کردن به دست و پا میترسم
    از این که جای زخم رو ببینم وحشت دارم
    و اگه زخم روی دست باشه احساس میکنم الان دست قطع میشه
    حتی همین الان که دارم توضیحش میدم حالم داره بد میشه
    من حتی نمیتونم از جلوی کوچه ای رد بشم که توش بیمارستان داره و حس میکنم اون تو دارن یکی رو تیکه تیکه میکنن.
    از چیز هایی مثل چرخ گوشت ، چرخ ماشین ، دستگاه مخلوط کن و چاقد و هرچیز بلبه تیز هم میترسم
    چون حس میکنم قراره دست و پای یک نفر رو تیکه تیکه کنن با اینا.

    واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم
    از زندگی موندم و حتی میترسم تو آشمز خونه برم و یه خیار خرد کنم برای خودم.

    سپاسگزارم از توجه شما

    1. ویانای عزیز سلام
      به نظر طبق صحبت های شما احتمال میدیم که دچار وسواس فکری باشید. این مورد نیاز به ارزیابی بالینی دقیق داره تا به جواب قطعی رسیده و پروتکل درمانی مناسبی براش تعریف کنیم.
      در صورتی که وسواس ها جدی گرفته نشه و درمانی برای اونها صورت نگیره میتونه کل زندگی فرد دچار اختلال کنه.
      با توجه به موارد فوق با پذیرش در تماس باشید تا چگونگی شروع روند درمانی شما شرح داده بشه.

  7. سلام خانم دکتر وقتتون بخیر من ۱۴ سالمه و اینکه حدود ۴ ماه هست که در مورد درس هام افکار منفی توی ذهنم میاد
    و من همیشه هدفم رو با خودم تکرار می کنم
    و به یک درس خیلی علاقه دارم روی اون درس خیلی حساسیت دارم
    و همش یه فکرایی در مورد هدفم و اون درس توی ذهنم میاد که خودم ازشون خوشم نمیاد
    و به درست بودن همه چیز شک دارم
    و سردرد دارم و عرق می کنم
    خیلی ممنون میشم اگه راهنمایی کنید🙏🙏

  8. سلام آقای دکتروقتتون بخیر من ۱۴ سالمه و اینکه حدود ۴ ماه هست که در مورد درس هام افکار منفی توی ذهنم میاد
    و من همیشه هدفم رو با خودم تکرار می کنم
    و به یک درس خیلی علاقه دارم روی اون درس خیلی حساسیت دارم
    و همش یه فکرایی در مورد هدفم و اون درس توی ذهنم میاد که خودم ازشون خوشم نمیاد
    و به درست بودن همه چیز شک دارم
    و سردرد دارم و عرق می کنم
    خیلی ممنون میشم اگه راهنمایی کنید🙏🙏

    1. سلام
      مشکلی که باهاش روبرو هستین میتونه ناشی از وسواس فکری شما باشه. وسواس ها افکار مزاحمی هستن که ذهن درگیر میکنن و باید به سرعت درمان بشن چون در صورت نادیده گرفتن اونها به مرور شدت و گستره اونها بیشتر میشه و تو ابعاد مختلف زندگی فرد تاثیر میذاره.
      لازم هست تا با همراهی والدین، زیر نظر یک روانشناس اقدام به درمان این اختلال کنین.

    2. سلام قربان من هم به دلیل یه اتفاقی دچار وسواس شدم چطور میتونم باهاتون درتماس باشم و از روش درمان قطعی وسواس شما مطلع بشم؟

  9. سلام وقتتون بخیر ، اقای دکتر من ماهه گذشته بطور ناگهانی دچار ترس از غذا خوردن شدم ، بشدت از خوردن غذا میترسم ، و مشاوره هم میرم و راهکار هایی دادن ، تا الان دو جلسه رفتم توی این دو هفته ترسم از خوردن نون از بین رفته ، ولی از خوردن برنج یا غذاهای رشته ای یا حتی پرتقال بشدت میترسم ، به غذا خوردن هم که فکر میکنم نفس کشیدنم سخت میشه ، حالت تهوع بهم دست میده ، ورزش رو به دستور مشاورم شروع کردم ، میدونم که درمان زمان میبره ولی واقعا بدنم به غذا نیاز داره و من از خوردن غذا وحشت دارم ، چکار باید بکنم؟

    1. زهرای عزیز سلام
      در مرحله اول باید ترس و اضطراب شما از غذا خوردن یا بطور کلی بلعیدن بدرستی ارزیابی بشه تا پروتکل درمانی مناسب برایش تنظیم کرد.
      دقت کنین در مورد مشکلاتی مانند آنچه شما باهاش در گریبان هستین نیاز به کار بالینی می باشد یعنی زیر نظر یک روانشناس با گرایش بالینی شما میتونین روند درمانی طی کنین نه با مشاوره و راهنمایی.

  10. سلام جناب اسمائیلی عزیز من ۳۴ سالمه از مشهد بیمار شما بودم که تقریبا ۵ سال پیش اومدم پیش شما و در یک جلسه کاملا درمان شدم
    ترس من از مکانهای تاریک و کلا تنهایی بود که به شدت می ترسیدم و عملا حملات پانیک بهم دست میداد که با روش شما کاملا درمان شدم
    اما به مدت ۲ماه هست که با دیدن یک صحنه وحشتناک و استرس بیش از حد دوباره اون بیماری اومد سراغم نه باشدت قبل ولی به هرحال برگشت کرده لطفا منو راهنمایی کنید باید چ کنم

    1. وحید عزیز سلام
      لازم هست مجدد وضعیت شما بررسی شود. لطفا با پذیرش در تماس باشید.

  11. سلام آقای دکتر تادخترخونه بودم ی جور این هم سن و سالای من اذیت وشکنجه وازارم میکردن حالاهم که ازدواج کردم ی جوربه اینامیگن آدمهای مزاحم این ادمهادروغ یاددارن بگن زندگی ادم خراب میکنن ومریضن وووالان به من دارومیدن که ازچشم اینامیبینم فوقالاده حسودن واینااسایشم ازم گرفتن ابروم همه جابردن بافحشاوحرفهای رکیکشون مدام به شوهرم میگن مریض هی میخوان شوهرم ازم بگیرن باحرفهای چرت و پرت دروغ ازمن توذهنشون کنن ایناواقعابیمارن ماکه سه نفریم من ومادرم وشوهرم ازپس اینجورادمابرنمیایم واقعامریضن همچی توذهن شوهرم کردن انگارمن چیم هی میگن مریض وووخودشون به من نشون نمیدن فقط آدم باکاراشون ولباس وحرفاشون گول میزنن مریضانگاکنین اقای دکتریمدت بودمن دوتامانتوی کهنه یکی دیگه رامیپوشیدم واینامیگفتن نه نخرین براش اقای دکترمن ازدست اینانمیتونستم ونمیتونم چیزی بخرم یعنی نمیزاشتن بعدخودم ازشون دورمیکنم میگن حبس خانگی کرده خودش به همه میگن مریضم شوهرم ومادرم فکرمیکن ایناسالمن هی زن شوهرم میشن حالا چه داعمی چه موقتی چه صیغه ای واقعامریضن حرفای خودم مثل اینکه میگم اینامریضن سریع برمیگردونن به خودم چه کارکنم ازدست اینا میخوان برم یعنی بندازنم بیرون ازخونم که جای من بگیرن وخوشی کنن ومن توناراحتی وشکنجه ودرد وووازهمون اول همین طوربودن که ی شب خونه راازدست اینا میخواست آتیش بزن شوهرم ودیدشوهرم میخوان عوض کنن به من ی حرفایی ی کارایی میکنن که دیگران سمت اونارابگیرن هی میگن باهش حرف نزنین میگن خودمون میکشیم تاباشوهرم باشن شب وروز آقای دکتر من بدترازقدیم دوست دارم شوهرم کنارم باش اون ازشباکه خوابم اونم ازروزکه شوهرم توحیاط شب وروز پیش ایناست چطوری شوهرم ازاینابگیرم

    1. سلام
      قطعا حبس خونگی و فرار از شرایط راه حل خوبی نیست.
      صحبت های شما پراکنده هست و بخشی از شرایط شما از زاویه دید خودتون نشون میده.
      برای حل مشکل شما نیاز به ارزیابی و مصاحبه تخصصی هست تا بر اساس اونها بتونیم موثرترین کمک به شما داشته باشیم.
      برای شروع میتونین یه مشاوره تلفنی داشته باشین تا راهکارهای مناسب شما براتون شناسایی و تعریف کنیم.

  12. وقت بخیر آقای دکتر
    بنده پسر جوانی ۲۹ ساله هستم و به مدت ۷ ال ۸ ساله که وسواس دارم و وسواس های گوناگونی رو تجربه کردم ولی در حال حاضر وسواسم به صورتی هست که فکر میکنم پرزهای لباس یکی از اقوام که در واقع پسر خاله من هستش و ۱۰ سالشه همه جای زندگیم پخش شده به صورت انبوه و حتی به فکرم آمده که این پرزها رو داخل تمام سیم های موجود در دنیا بردم ، منظورم از سیم سیم های برق و کامپیوتر و غیره هستش و فکر میکنم این حقیقتی هستش که باید بپذیرم و تا آخر عمر با این افکار زندگی کنم
    از طرفی بعد این همه مدت تازه فهمیدم که وسواس چیست و نباید در برابرش مقاومت کرد و زمانی که این وسواس به صورت عملی هستش این راه کار را انجام دادم و نتیجه میده یعنی به محض اینکه به فکرم میاد که حجم زیادی از پرز روی لباسمه یا مثلاً روی فرشه دیگه نمیجنگم و میگم اوکی بزار باشه و ۵ دقیقه عصبی میشم و بعد کلا یادم می‌ره و ذهنم آرامش میگیره و ناخودآگاه ذهنم قبول میکنه که اصلا همچین چیزی نیست
    ولی زمانی که همین وسواس به صورت فکری ایجاد میشه چه کار باید بکنم این فکر که این پرزها رو با فکرم بردم داخل تمام سیم های کره ی زمین خیلی ترس آوره و چون کارم با کامپیوتر و کلا تکنولوژی هستش و ۸۰ درصد روزم در کنار این وسایل هستم خیلی بهم فشار میاره و حس خوبی نسبت به وسایلم ندارم مثل اینکه یه ویروس همه جا هست مثل کرونا
    انگیزه زیادی هم برای درمان خودم دارم
    منتها نمیدونم چه کار کنم آیا باید بی خیال بشم و به کارم و استفاده از وسایلم ادامه بدم
    و سوال اصلیم اینه که آیا میتونم به زندگی عادیم برگردم و به تمام اینها بخندم
    چون تمام دکتر ها و سایت‌هایی رو که دیدم همه وسواس ها یک الگوی مشترک داشتند مثلاً ترس از کثیف شدن یا غیره نمونه مشابهی پیدا نکردم که وسواسش مثل بنده راجع به یک شخص خاص و یک لباس خاص باشه
    ببخشید سرتون رو درد آوردم
    اگر قابل دونستید پاسخ بدید
    با تشکر

  13. سلام من ۲۱سالمه من حدود دوساله به این اختلال اضطرابی مبتلا هستم قبلا فکر میکردم به دلیل اینکه بوی خاصی بعد از تحریک جنسی بهم دست میده اطرافیان متوجه میشن یعنی بوی اسید یا بوی خاص که خانوادم متوجه میشدن وقتی نزدیک من قرار میگرفتن چندبار برام اتفاق افتاده بود بخاطر همین این اضطرابو دارم وقتی ماشین میشینم یا جای شلوغ یا هرجایی که آدم باشه اندام جنسیمو تحت فشار جنسی قرارمیدم یعنی به طور ذهنی که میگم باخودم الانه که بفهمن من تحریک شدم و بوی جنسی میدم بعد اون لحضه بوی از اندام جنسیم پخش میشه که همه میفهمن منم نمیدونم چرا در شرایط خاص اینجوری میشم و اون لحضه اصلا با دیدن فیلم پورن یا لذت جنسی یاهرچیز اختیاری فرق داره اونقد اون اتفاق برام افتاده نمیتونم جایی برم چون آبروم میره هرکاری کردم که اندام جنسیمو بی حس کنم یا فکرمو درمان کنم ولی نتونستم.اگه هم بعضیا بایه دیدی میگن ازدواج کن اگه هم ازدواج کنم مثلا آبروی شوهرمو میبرم یا همش باید به من بگه توی ماشین خفه شدم از بوی تو یا فلان جا آبرومو بردی اینایی.. واقعا نمیدونم چیکارکنم کمکم کنید . ممنون

  14. سلام آقای دکتر،من هفت ساله که مبتلا به وسواس فکری هستم،اوایل با دارو خیلی بهتر شدم اما الان حتی دوز بالاهم فایده نمیده،وسواسم فقط و فقط وسواس ترسه،اونجوری نیستم که برای هرموضوعی وسواس پیدا کنم الانم وسواسم فقط در مورد یه چیزه,با شخصی در ارتباطم که به شدت منو دوست داره و برام صدرصد ثابت شده عشقش اما الان سه ماهه که یه وسواس گرفتم که نکنه من اشتباه میکنم و عشقش واقعی نیس؟با اینکه ته دلم مطمئانم به عشقش،انقد این فک منفی رو آنالیز غلط کردمو میکنم که کلا تمرکز و قدرت درک منطقیمو از دست دادم هی سعی میکنم با یه خاطره خوب یا یه حرف خوب اون فکرو خنثی کنم اما وسواسم شدیدتر میشه ،چندبار از روش به تاخیر انداختن یافکر نکردن استفاده کردم بهتر شدم و اضطرابم کم شد اما وقتی مثلا طرف مقابلم یه حرف عشقی میزنه یا یه کار عاشقانه یه هو مضطرب و دگرگون میشم و دوباره فکر وسواسی میاد سراغم که نکنه دروغه نکنه الکی نقش بازی میکنه نکنه به فلان دلیله و از عشق نیس و… افکارمنفی پدرمو درمیاره و نمیزاره از رابطه م لذت ببرم و خودخوریم باز شروع میشه و همون آش همون کاسه، کمکم کنید، فقط وسواسم همینه،دارم تلف میشم

    1. سلام فرشته عزیز
      در مورد مشکل وسواس شما ابتدا دو نکته باید متذکر بشم
      اول اینکه دارو درمانی هرگز یک روش درمانی قطعی نیست بلکه مکمل درمان هست. دارو مانند یک مسکن عمل میکنه و هرکز نمیتونه مشکل وسواس شما بطور کامل درمان کنه ضمن اینه تمام داروها این ویژگی دارن که بعد از مصرف طولانی به علت ایمنی بدن به اونها رفته رفته اثر خودشون از دست میدن و دیگه تاثیر گذاری ندارن که در مورد شما هم این اتفاق ظاهر رخ داده
      مورد بعدی اینه که وسواس اختلال یا بیماری هست که به شدت گسترش پیدا میکنه. اینطور نیست که اگر اون به حال خودش بزاریم رفته رفته مثل یه سردرد معمولی خوب بشه بلکه به مرور زمان شدت افزایش پیدا میکنه یا از شاخه و موضوعی به شاخه یا موضوع دیگه سرایت میکنه
      راه حل نهایی روان درمانی زیر نظر روانشناس بالینی هست
      روانشناس بالینی به شما کمک میکنه تا ریشه اصلی اضطراب خودتون که باعث این افکار مزاحم میشه پیدا کنین و بر اساس اون کار درمانی انجام بدید
      برخلاف چیزی که گفتید هرگز به تاخیر انداختن یا فکر نکردن به موضوعی باعث نمیشه وسواس شما درمان بشه بلکه فقط به شدیدتر شدن اون کمک میکنه
      تا زمانی که اضطراب شما از راه های صحیح کاهش پیدا نکنه افکار وسواسی شما را رها نخواهد کرد
      درمان وسواس خودتون جدی بگیرین چون وسواس مشکل فردی نیست و علاوه بر زندگی خود فرد روی زندگی اطرافیان اون هم تاثیرگذار خواهد بود
      امیدواریم که مشکلتون خیلی زود برطرف بشه

  15. سلام دکتر جان من بعد از کرونا وسواس پیدا کردم یکی از دوستانم هم یک مریضی مقاربتی گرفت وسواسم شدید تر شد مخصوصا روی لباس زیر انقدر با وایتکس لباس زیرمو میشورم پوست دستم خشک میشه مثلا برم خرید اگر موقع خرید لباسی زیری که خریدم به جایی بخوره فکر میکنم دیگه کثیف شده حتی بعضی وقتا میدونم که مثلا لباسم به جایی نخورده اما مدام توی ذهنم کلنجار میرم اخر به این نتیجه میرسم که نپوشمش یکی دیگه بخرم از قدیم فوبیای خون داشتم اما اصلا وسواسم در این حد نبود البته عموم و عمه م وسواسی بودن شاید ارثی باشه اما خسته شدم خیلی رو خودم کار میکنم الان جدیدا دستامو خیلی کمتر میشورم در حد متعارف ولی روی لباس زیر و خون همیشه استرس میگیرم کسی دستش خون بیاد میترسممممم به من نخوره مدام استرس میگیرم میخوام برم روانپزشک اما قبلش میخوام بدونم شما نظرتون چیه

    1. سلام مژگان عزیز

      شما اضطراب شدید در موقعیت هایی دارین که احساس الودگی میکنین. با شستن ، وارسی و چک کردن و دور انداختن لباس و خرید لباس دیگر …. اقدام به کاهش اضطراب خود میکنین که صرفا آنی بوده و باعث شدت گرفتن اضطرابتون در آینده خواهد شد. پس لازم هست تا با گرفتن کمک تخصصی از یک روانشناس بالینی و تلاش خودتون، وسواس را درمان کنین.

  16. سلام دکتر خسته نباشید من در ۵ یا ۶ روز دیگه پرواز دارم و زیاد با هواپیما کارداشتم اما هنوز میترسمشما شماره ی همرا میتوونید بزارید من در واتساپ با شما در ارتباط باشم

  17. سلام آقای دکتر
    من همش میترسم که به مقدسات توهین کنم و دشمن اهل بیت باشم و رو سیاه باشم و حضرت زهرا (س) من را شفاعت نکند
    یا اینکه حق‌الناس بیاد گردنم و برم جهنم و عذاب بشم
    یا اینکه به مشتریانم توهین کنم
    خیلی حالمو بد کرده باعث شد لاغر بشم
    خوابمو بهم ریخته
    انگیزمو از دست دادم
    کمکم کنید آقای دکتر

  18. سلام وقت بخیر. من ۳۰ سالمه، خانومم و متاهلم. تو این دوران کرونا به شدت وسواس شستشو پیدا کردم تا حدی که وقتی از سرکار میام خونه حدود ۱٫۵ تا ۲ ساعت فقط مشغول شستشوی دست و صورتم هستم. وسط دست شستن حس میکنم دستم به کنار روشویی یا لبه شیر آب خورده و کثیف شده و دوباره شروع میکنم به شستن مجدد. یا اینکه اگه موقع شستشو قطره آب از درون روشویی روی دستم بپره، دوباره کل دستمو میشورم. همینها باعث میشه که شستشوی من طول بکشه. کلا حس میکنم همه چی کثیفه(منظورم از کثیف بودن، آلوده بودن به کروناست). از اوایل شروع کرونا همینطور بدتر شدم و زمان شسشتوام طولانی تر شده. اوایلش بهتر بودم و طبیعی بود ولی رفته رفته بیشتر و بدتر شد. اصلا اگه چیزی روی کف خونه بیفته یا برش نمیدارم یا بعدش حتما باید دستمو بشورم (حس میکنم کف خونه شاید آلوده به کرونا باشه) . خودم میدونم مشکل دارم و دارم سعی میکنم که مقابله کنم ولی موفق نمیشم، یعنی دلم انگار رضایت نمیده که مثلا اگه حس کردم دستم دوباره کثیف شده، جلوش رو بگیرم و دوباره نشورم. خودم، دور و بریام و مخصوصا همسرم خیلی دارن اذیت میشن. میشه لطفا راهنماییم کنید. ممنون میشم

    1. سلام
      وسواس بصورت بلقوه مانند اژدهایی خفته در شما وجود داشته که با آمدن کرونا و شستشوی وسواس ، شما آن را بیدار کردید. وسواس با گذشت زمان مانند یک درخت ریشه کرده و مقدار و شدت آن بیشتر می‌شود. راهکار درمانی این است که مراجعه کنید تا از شما مشاوره بالینی شود و سپس با انجام تکنیک های خاص درمان ، وسواس را ابتدا کم و سپس از بین ببرید.

  19. سلام
    خسته نباشین
    دکترم میگه من وسواس فکری شدید دارم
    هر وقت عود میکنه همش میگم من کی ام.من فائزم.زن امیر.دخترکوچیکه مامانم.خودمو ب خودم یادآوری میکنم همش.انگار خودم نیستم.حالم خیلی بد میشه
    دکترم کلومیپرامین و فلووکسامین داده ک ۲ سال خوروم اما کلومیپرامینو ۱ ساله قط کردم
    خوب بودم تا اینکه ۲ ماه پیش فلووکسامینمم ک قط کردم علائمم برگشت…دوباره شروع کردم و یکم بهترم

    روانپزشکم میگن ک در کنار دارو درمانی باید روان درمانی هم بشی روش CBT
    اما از پس هزینه هاش بر نمیام😔
    ۶ ساله ک تقریبا هی خوب شدمو بد شدم دوباره
    فک نمیکردم من ب این مظلومی و آرومی توی همچین گردابی بیوفتم…

    1. سلام
      دارو درمانی تنها بصورت موقت وسواس شما را کاهش می‌دهد. چون وسواس شما بصورت ریشه ای درمان نشده ، وسواس ها با قطع دارو ها بازمی‌گردد. شما باید برای درمان ریشه ای وسواس بصورت حضوری مراجعه نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا